loading...
سایت تفریحی و سرگرمی
نیما بازدید : 5 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

اندکی در مورد زندگی امام موسی کاظم (ع)

 

در این قسمت اندکی به  زندگی و فضائل بی کران امام موسی کاظم (ع) اشاره خواهیم کرد..

 

ابوالحسن موسی بن جعفر (ع) امام هفتم از ائمه اثنی عشر (ع) ونهمین معصوم از چهارده معصوم (ع)است،امام موسی کاظم (ع) تولد آن حضرت در ابواء(محلی میان مکه و مدینه) به روز یکشنبه هفتم صفر سال ۱۲۸ یا ۱۲۹ ق واقع شد.

 

به جهت کثرت زهد و عبادتش معروف به (العبد الصالح) و به جهت علم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به (الکاظم) گردید. امام موسی کاظم (ع) به کنیه های ابو ابراهیم و ابو علی نیز معروف بوده است.

 

مادر امام موسی کاظم (ع) حمیده کنیزی از اهل مغرب یا اندلس (اسپانیا) بوده است و نام پدر حمیده را صاعد مغربی (بربری) گفته اند ….. برادران دیگر امام از این بانو اسحاق و محمد دیباج بوده اند.

 

امام موسی الکاظم (ع) هنوز کودک بود که فقهای مشهور مثل ابوحنیفه از او مسئله می پرسیدند و کسب علم می کردند بعد از رحلت پدر بزرگوارش امام صادق (ع) (۱۴۸ ق) در بیست سالگی به امامت رسید و ۳۵ سال رهبری و ولایت شیعیان را برعهده داشت….

 

ـ شخصیت اخلاقی امام موسی الکاظم (ع):

امام موسی الکاظم (ع) در علم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود. بران و بداندیشان را با عفو و احسان بیکران خویش تربیت می فرمود.

شبها بطور ناشناس در کوچه های مدینه می گشت و به مستمندان کمک می کرد. مبلغ دویست، سیصد و چهارصد دینار در کیسه ها می گذاشت و در مدینه میان نیازمندان قسمت می کرد. صرار (کیسه ها) موسی بن جعفر در مدینه معروف بود. و اگر به کسی صره ای می رسید بی نیاز می گشت معذلک در اطاقی که نماز می گذارد جز بوریا و مصحف و شمشیر چیزی نبود.

 

چگونگی به امامت رسیدن امام موسی الکاظم (ع):

در زمان حیات امام صادق (ع) کسانی از اصحاب آن حضرت معتقد بودند پس از ایشان اسماعیل امام خواهد شد. اما اسماعیل در زمان حیات پدر از دنیا رفت ولی کسانی مرگ او را باور نکردند و او را همچنان امام دانستند پس از وفات حضرت صادق (ع) عده ای چون از حیات اسماعیل مأیوس شدند پسر او محمد بن اسماعیل را امام دانستند و اسماعیلیه امروز بر این عقیده هستند و پس از او پسر او را امام می دانند و همینطور به ترتیب و به تفضیلی که در کتب اسماعیلیه مذکور است.

 

ـ پس از وفات حضرت صادق (ع) بزرگترین فرزند ایشان عبدالله نام داشت که بعضی او را عبدالله افطحمی دانند این عبدالله مقام و منزلت پسران دیگر حضرت صادق (ع) را نداشت و به قول شیخ مفید در ارشاد متهم بود که در اعتقادات با پدرش مخالف است و چون بزرگترین برادرانش از جهت سن و سال بود ادعای امامت کرد و برخی نیز از او پیروی کردند اما چون ضعف دعوی و دانش او را دیدند روی از او برتافتند و فقط عده قلیلی از او پیروی کردند که فطحیه موسوم هستند.

 

ـ برادر دیگر امام موسی کاظم (ع) اسحق که برادر تنی آن حضرت بود به ورع و صلاح و اجتهاد معروف بود اما برادرش موسی کاظم (ع) را قبول داشت و حتی از پدرش روایت می کرد که او تصریح بر امامت آن حضرت کرده است.

 

ـ برادر دیگر آن حضرت به نام محمد بن جعفر مردی سخی و شجاع بود و از زیدیه جارودیه بود و در زمان مامون در خراسان وفات یافت اماجلالت قدر و علو شأن و مکارم اخلاق و دانش وسیع امام موسی کاظم (ع) بقدری بارز و روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق (ع) به امامت او گرویدند و علاوه بر این بسیاری از شیوخ و خواص اصحاب حضرت صادق (ع) مانند مفضل ابن عمر جعفی و معاذین کثیر و صغوان جمال و یعقوب سراج نص صریح امامت حضرت امام موسی الکاظم (ع) را از امام صادق (ع) روایت کردند و بدین ترتیب امامت ایشان در نظر اکثریت شیعه مسجل گردید.

 

زندان نمودن امام و چگونگی شهادت:

 

درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می کند که علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مک بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یکی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث که مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت که اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه کاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مکیان از مقام خود بیفتند.

 

جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی کند.

 

گویند امام هنگام حرکت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار کرد و از او خواست که از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نکند. علی قبول نکرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالک اسلامی مال به او می دهند تا آنجا که ملکی را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش می خواهم که می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افکنم زیرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره  نزدوالی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند.

 

عیسی پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت وگفت که موسی بن جعفر در زندان جز عبادت ونماز کاری ندارد یا کسی بفرست که او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم کرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست که امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمکی سپرد.

 

 

اندکی در مورد زندگی امام موسی کاظم (ع)

 

 

چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخر الامر یحیی امام را  به سندی بن شاهک سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم کرد و چون آن حضرت از سم وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد که ببیند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن کردند. تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال ۱۸۳ ق در ۵۵ سالگی گفته اند.

 

نجمه همسر امام:

نجمه , مادر بزرگوار امام رضا(ع ) و از زنان مومنه , پارسا, نجیب و پاکیزه بود.حمیده ، همسر امام صادق (ع )، او را که کنیزى از اهالى مغرب بود، خرید و به منزل برد.

 

نجمه در خانه امام صادق (ع )، حمیده خاتون را بسیار احترام مى کرد و به خاطر جلال و عظمت او، هیچ گاه نزدش نمى نشست !روزى حمیده در عالم رویا، رسول گرامى اسلام (ص )را دید که به او فرمودند:اى حمیده ! نـجـمـه را به ازدواج فرزند خودموسى درآور زیرا از او فرزندى به دنیا خواهد آمد که بهترین فرد روى زمین باشد.پس از این پیام ، حمیده به فرزندش امام کاظم (ع ) فرمود: پسرم !.نـجـمـه بانویى است که من هرگز بهتر از او را ندیده ام ، زیرا در زیرکى و محاسن اخلاق ، مانندى ندارد.من او را به تو مى بخشم ، تو نیز در حق او نیکى کن .ثـمـره ازدواج امـام مـوسـى بـن جعفر(ع ) و نجمه ، نورى شد که در شکم مادر به تسبیح و تهلیل مـشـغـول بـود و مـادر از آن ، احـسـاس سنگینى نمى کرد وچون به دنیا آمد، دست ها را بر زمین گذاشت ، سر را به سوى آسمان بلندکرد و لب هاى مبارکش را به حرکت درآورد: گویا با خدایش رازو نیازمى کرد.پس از تولد امام هشتم (ع )، این بانوى مکرمه با تربیت گوهرى تابناک ، ارزشى فراتر یافت.

 

فرزندان امام:

بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی کاظم (ع) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشت که هیجده تن از آنها پسر بودند و علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم افضل ایشان بود از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند. یکی از دختران آن حضرت فاطمه معروف معصومه سلام الله علیها است که قبرش در قم مزار شیعیان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را کمتر و بیشتر نیز گفته اند.

 

تأثیر علمی آن بزرگوار:

امام هفتم (ع) با جمع روایات و احادیث و احکام و احیای سنن پدر گرامی و تعلیم و ارشاد شیعیان، اسلام راستین را که با تعالیم و مجاهدات پدرش جعفر بن محمد (ع) نظم و استحکام یافته بود حفظ و تقویت کرد و علی رغم موانع بسیار در راه انجام وظایف الهی تا آنجا پایداری کرد که جان خود را فدا ساخت.

 

سخنان برگزیده :

* امام رضاعلیه السلام: زیارَةُ قَبرِ أبی مِثلُ زِیارَةِ قَبِر الحُسَینِ؛

زیارت قبر پدرم، موسى بن جعفرعلیه السلام، مانند زیارت قبر حسین‏علیه السلام است.

 

* روایت شده است: أنّهُ (الکاظِم َ‏علیه السلام) کانَ یَبِکی مِن خَشیَةِ اللَّهِ حَتّى‏ تَخضَلَّ لِحیَتُهُ بِالدُّمُوعِ؛

امام کاظم همواره از بیم خدا می ‏گریست، چندان که محاسنش از اشک تر می‏شد.

 

* امام کاظم ‏علیه السلام: ثَلاثٌ مُوبِقاتٌ: نَکثُ الصَّفَقَةِ و تَرکُ السُّنَّةِ و فِراقُ الجَماعَةِ؛

سه چیز تباهى مى‏آورد: پیمان شکنى، رها کردن سنّت و جدا شدن از جماعت.

 

* امام کاظم ‏علیه السلام: عَونُکَ لِلضَّعیفِ أفضَلُ الصَّدَقَةِ؛

کمک کردن تو به ناتوان، بهترین صدقه است.

 

* امام کاظم‏ علیه السلام: لَو کانَ فِیکُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائمُنا؛

اگر به تعداد اهل بدر (مؤمن کامل) در میان شما بود، قائم ما قیام می‏کرد.

 

* امام کاظم‏ علیه السلام: لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ؛

کسى که هر روز خود را ارزیابى نکند، از ما نیست.

 

* امام کاظم ‏علیه السلام: ما مِن شَى‏ءٍ تَراهُ عَیناکَ إلّا و فیهِ مَوعِظَةٌ؛

در هر چیزى که چشمانت مى‏بیند، موعظه‏اى است.

 

* امام کاظم ‏علیه السلام: مَن کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَف َّ اللَّهُ عَنهُ عَذابَ یَومِ القِیامَة؛

هر کس خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب خود را در روز قیامت از او باز می‏دارد.

 

* امام کاظم ‏علیه السلام: إذا کانَ ثَلاثَةٌ فی بَیتٍ فَلا یَتَناجى‏ إثنانِ دونَ صاحِبِهِما فَإنَّ ذلِکَ مِمّایَغُمُّهُ؛

هر گاه سه نفر در خانه ‏اى بودند، دو نفرشان با هم نجوا نکنند؛ زیرا نجوا کردن، نفر سوم را ناراحت می‏کند.

 

* امام کاظم‏ علیه السلام: إیّاکَ أن تَمنَعَ فی طاعَةِ اللَّهِ فَتُنفِقُ مِثلَیهِ فی مَعصِیَةِ اللَّهِ؛

مبادا از خرج کردن در راه طاعت خدا خوددارى کنى، و آن‏گاه دو برابرش را در معصیت خدا خرج کنى.

 

* امام کاظم ‏علیه السلام: لاتُذهِبِ الحِشمَةَ بَینَکَ و بَینَ أخیکَ وَأبْقِ مِنها فَإنَّ ذَهابَها ذَهابُ الحَیاءِ؛

مبادا حریم میان خود و برادرت را (یکسره) از میان ببرى؛ چیزى از آن باقى بگذار؛ زیرا از میان رفتن آن، از میان رفتن شرم و حیا است.

 

* امام کاظم ‏علیه السلام: أبلِغ خَیراً و قُل خَیراً ولا تَکُن أمُّعَةً؛

خیر برسان و سخن نیک بگو و سست رأى و فرمان‏برِ هر کس مباش.

 

* امام کاظم ‏علیه السلام: المُصیبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ و لِلجازِعِ اثنَتانِ؛

مصیبت براى شکیبا یکى است و براى ناشکیبا دوتا.

 

* امام کاظم‏ علیه السلام: الصَّبرُ عَلَى العافِیَةِ أعظَمُ مِنَ الصَّبرِ عَلَى البَلاءِ؛

شکیبایى در عافیت بزرگ‏تر است از شکیبایى در بلا.

منبع:

 

© بازنشر مطالب یورفان تنها باذکر منبع، مجاز میباشد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ارسال به کلوب ارسال به فبس بوک ارسال به گوگل ارسال به فرند فید ارسال به فرند فید

 

مطالب مرتبط

نیما بازدید : 10 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

آشنایی با خواص بی نظیر ذرت

 

در این مطلب با خواص بی نظیر و منحصر بفرد ذرت آشنا می شوید:

ذرت گیاه بومی آمریکای مرکزی و مکزیک است و از آنجا به نقاط دیگر دنیا راه یافته است. برگ های ذرت متناوب و دراز می باشد. به گزارش یورفان گل های نر ذرت بصورت خوشه ای بوده که مرکب از سنبل های قرمز روشن می باشد . گل های ماده آن از ۲ تا ۴ گل تشکیل شده که در کنار برگ های ذرت قرار دارد. غشایی که روی بلال را می پوشاند، سبز رنگ می باشد . دانه های کروی شکل ذرت در اطراف محور مرکزی بلال قرار گرفته اند. این دانه ها به رنگ زرد یا قهوه ای می باشند. رنگ زرد ذرت مربوط به موادی به نام زئین Zeine و زیازانتین Zeaxanthine می باشد.

ذرت دارای ارزش غذایی فراوانی است، ولی بعلت نداشتن گلوتن ( ماده چسب مانند گندم ) قابلیت تهیه نان را ندارد. بنابراین برای تهیه نان ذرت، آرد آن را با آرد سایر غلات مخلوط می کنند.

ذرت دارای پتاسیم، کلسیم، گلوکز، مالتوز، آلانتوئین، دو نوع استرول، اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع، اسید سربرونیک، گوگرد، فسفر، سیلیس، آهن، کلسیم، منیزیم، سدیم و سرشار از ویتامین B‌ است.

آرد ذرت دارای ۴ تا ۵ درصد چربی است. کاکل ذرت نیز دارای گوگرد، کلر، فسفر، سیلیسیم، آهن، کلسیم، منیزیم، سدیم و پتاسیم است. روغن ‌های اشباع نشده موجود در ذرت برای کسانی که دارای رژیم‌ های غذایی و خصوصا ناراحتی‌ های افزونی کلسترول هستند، بسیار مفید است. ذرت منبعی از پتاسیم است بنابراین ذرت و هم جوشانده کاکل آن در درمان بیماری‌ های کلیوی و نارسایی‌ های مربوط به دستگاه دفع ادرار بسیار مفید و موثر است. علاوه براین گوگرد، کلسیم ، سیلیس و آهن موجود در ذرت موجب تقویت مو و ناخن خانم‌ها و جلوگیری از ریزش مو می شود.

مصرف آرد ذرت به علت دارا بودن مواد چرب نسبتا فراوان و وجود عناصری همچون گوگرد و سیلیسیم برای بیماران مسلول توصیه می شود .همچنین روغن ذرت نیز به دلیل وجود ویتامین B در دفع ناراحتی‌ های جلدی کودکان موثر است. ذرت از نظر طب قدیم ایران سرد و خشک است.

سایر خواص ذرت عبارتند از این که پماد ذرت خشک کننده زخم ها است، استفاده مداوم آن از پوسیدگی دندان جلوگیری می کند، روغن ذرت کلسترول خون را پایین می آورد و روغن ذرت برای درمان اگزما و بیماری های پوستی مفید است.

این در حالی است که کاکل ذرت را نیز قبل از رسیدن کامل میوه یعنی قبل از پژمرده شدن آن می چینند و به سرعت خشک می کنند . کاکل ذرت بعد از خشک شدن رنگ قهوه ای پیدا می کند. برای درست کردن دم کرده کاکل ذرت ،‌مقدار ۳۰ گرم از آن را در یک لیتر آب جوش می ریزند و به مدت پنج دقیقه دم می کنند.

کاکل ذرت دارای مقدار زیادی پتاسیم است و به همین دلیل دم کرده آن ادرار آور است و آرام کننده دستگاه ادراری است . این دم کرده درد و ناراحتی های دستگاه ادراری را تسکین می دهد .همچنین سنگ مثانه ،‌التهاب و درد مثانه را از بین می برد. به غیر از کاکل ذرت از برگ ، ریشه وساقه بلال نیز استفاده طبی می شود.

ارزش تغذیه ‌ای

از نظر تغذیه‌ ای ذرت در گروه غلات قرار دارد. البته اگر بخواهید از آن در جدول جانشینی مواد غذایی استفاده کنید، برای محاسبه انر‍ژی روزانه باید آن را مانند سیب‌زمینی و نخودفرنگی، سبزی نشاسته ‌ای به حساب بیاورید. ذرت دارای ویتامین‌ های گروه B و C و اسیدهای چرب ضروری است. همچنین حاوی آنزیم‌ ها و فیبر غیر محلول برای محافظت از روده است.

• ذرت سرشار از کالری است و بخش عمده‌ای از رژیم غذایی افراد را تشکیل می‌دهد. هر ۱۰۰ گرم ذرت حاوی ۳۴۲ کالری است.

• آرد ذرت در تهیه بسیاری از لوازم آرایشی استفاده می‌شود و به صورت موضعی نیز برای کاهش حساسیت‌ها و دانه‌های پوستی نیز کاربرد دارد.

• به خاطر وجود تیامین در ذرت،‌ گفته می‌شود این ماده غذایی به عمل سوخت و ساز کربوهیدرات‌ها در بدن کمک خوبی می‌کند.

• وجود فیبر غیرمحلول در ذرت، باعث شده تا به افرادی که از بیماری‌های هاضمه مانند یبوست و هموروئید رنج می‌برند کمک خوبی شود.

• تحقیقات نشان داده افرادی که مبتلا به کم‌خونی هستند پس از مصرف ذرت شاهد اثرات مثبت آن خواهند بود.

ذرت مقدار زیادی اسید فرولیک دارد که خاصیت آنتی ‌اکسیدانی دارد. پختن ذرت موجب افزایش مقدار اسیدفرولیک و خاصیت آنتی ‌اکسیدانی آن می ‌شود، زیرا در ذرت خام، اسید فرولیک به فیبرهای غیرمحلول متصل شده است و عمل پختن موجب شکستن این اتصال و آزادسازی اسید فرولیک می ‌شود. بنابراین بر خلاف سایر مواد غذایی که فرآیند پختن موجب کاهش مواد مغذی آن ها می ‌شود، پختن ذرت موجب افزایش خاصیت آنتی اکسیدانی آن می ‌شود و هر چه مدت زمان پخت بیشتر باشد، این خاصیت بیشتر می ‌شود.

روغن ذرت دارای مقدار زیادی ویتامین E است که دارای خاصیت آنتی اکسیدانی قوی است و سلول‌ها را از اکسیداسیون حفظ می ‌کند. کاکل ذرت دارای مقدر زیادی پتاسیم است و به‌ علت وجود این ماده معدنی است که کاکل ذرت ادرار آور است.

از فرآورده‌های دیگر ذرت می ‌توان از “شربت فروکتوز” به دست آمده از ذرت نام برد که البته این فرآوری در صنعت غذا انجام می‌ شود و در همین صنعت مورد استفاده قرار می ‌گیرد. این ماده از سال ۱۹۸۳ در فهرست سازمان غذا و داروی آمریکا قرار گرفت و با نام صنعتی (HFCS) به‌عنوان پدیده‌ای در صنعت شیرین‌ کننده‌ها به ثبت رسید.

به ‌طور کلی سه نوع HFCS وجود دارد: ۴۲، ۵۵ و ۹۰ درصد که هر کدام مصارف متفاوتی دارند:

HFCS 42 در صنایع کیک و شیرینی و غذا‌های کنسروی استفاده می‌ شود.

HFCS 55 در نوشیدنی‌های غیرالکلی و انرژی زا و دسر‌های یخی به کار برده می شود.

HFCS 90 در مواردی استفاده می شود که مقدار کمی شیرین ‌کننده برای رسیدن به شیرینی معمول لازم باشد که آن را با نام “محلول فوق شیرین” نیز می ‌شناسند.

خواص داروئی:

خواص درمانی ذرت

ذرت دارای ارزش غذایی فراوانی است و بعلت نداشتن گلوتن (ماده چسب گندم) قابلیت تهیه نان از آن وجود ندارد. بنابراین برای تهیه نان ذرت باید آن را با سایر غلات مخلوط کرد.

۱- پماد ذرت خشک کننده زخم ها می باشد .

۲- ذرت غذای خوبی برای پیشگیری از سرطان است.

۳- استفاده مداوم از ذرت از کرم خوردگی دندان جلوگیری می کند .

۴- روغن ذرت کلسترول خون را پائین می آرود .

۵- روغن ذرت برای درمان اگزما و بیماریهای پوستی مفید است.

خواص درمانی کاکل ذرت

۱- دم کرده کاکل ذرت ادرار آور است و آرام کننده دستگاه ادراری است .

۲- درد و ناراحتی های دستگاه ادراری را تسکین می دهد .

۳- سنگ مثانه ،‌التهاب ،‌ورم مثانه و درد مثانه را از بین می برد .

۴- کاکل ذرت بطور کلی دستگاه ادراری را تمیز می کند .

بغیر از کاکل ذرت از برگ و ریشه وساقه بلال نیز استفاده طبی بعمل می آید.

۱- جوشانده ساقه وسط بلال خونریزی از بینی را بند می آرود.

۲- برای دفع سنگ مثانه از جوشانده برگهای بلال استفاده کنید .

۳- جوشانده ریشه ذرت برای سوزش مجاری ادراری مفید است .

۴- جوشانده وسط بلال درد شکم و معده را از بین می برد .

۵- در قدیم برای معالجه سوزاک از جوشانده ساقه بلال استفاده می کردند .

 

© بازنشر مطالب یورفان تنها باذکر منبع، مجاز میباشد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ارسال به کلوب ارسال به فبس بوک ارسال به گوگل ارسال به فرند فید ارسال به فرند فید

 

نیما بازدید : 14 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

 

کتلت قارچمواد لازم برای تهیه ی کتلت قارچ:

قارچ – ۵۰۰ گرم

تخم مرغ – ۴ عدد

آرد نان سفید – مقداری

نمک و فلفل – به میزان لازم

روغن – به مقدار لازم

طرز تهیه ی کتلت قارچ:

قارچ هارا چرخ کنید یا ریز خرد کنید. تخم مرغ ها را به قارچ ها اضافه کنید. مقداری آرد الک شده روی آن بریزید و خوب به هم بزنید. نمک و فلفل هم به میزان لازم به آن اضافه کنید. سپس روغن را در ظرفی روی حرارت گرم نموده و مواد مخلوط شده را با قاشق به صورت گرد در روغن داغ شده بریزید. درب ظرف را گذاشته و پس از مدتی که کتلت ها سرخ شد، آنها را برگردانید تا طرف دیگر آنها نیز سرخ شود.


© بازنشر مطالب یورفان تنها باذکر منبع، مجاز میباشد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ارسال به کلوب ارسال به فبس بوک ارسال به گوگل ارسال به فرند فید ارسال به فرند فید


  • تاریخ انتشار : جمعه ۳ آبان ۱۳۹۲| نویسنده : یورفان
 
نیما بازدید : 7 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

در این قسمت طرز پخت شنسیل بسیار خوشمزه ی ماهی را برای شما آموزش می دهیم..

 

آموزش پخت شنسیل ماهی
مواد مورد نیاز:

ـ ماهی
ـ آرد
ـ تخم مرغ
ـ آرد سوخاری
ـ روغن

روش تهیه :
یکی دیگر از روش های سرخ ماهی به این صورت است که ماهی را ابتدا در آرد بغلتانید و بعد در تخم مرغ زده شده و سپس در آرد سوخاری وبعد از این مراحل در روغن با حرارت کم سرخ کنید.

 

© بازنشر مطالب یورفان تنها باذکر منبع، مجاز میباشد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ارسال به کلوب ارسال به فبس بوک ارسال به گوگل ارسال به فرند فید ارسال به فرند فید

 

نیما بازدید : 12 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

اندکی درباره فضائل حضرت علی(ع) و یتیم نوازی ایشان..

درباره یتیمان از خدا بترسید. مبادا که گرسنه بمانند و در جمع و جامعه شما تباه شوند من از پیامبر خدا شنیدم که مى فرمود: اگر کسى یتیمى را، تا آنجا که بى نیاز شود، سرپرستى کند خداوند به پاداش این کار، بهشت را بر او واجب مى کند. چنانچه اگر کسى مال یتیم را بخورد، خداوند- سوختن در- آتش را بر او واجب مى فرماید.

 اندکی درباره فضائل اخلاقی حضرت علی(ع) و یتیم نوازی ایشان..

آنچه براى مردان خدا حائز اهمیت است، خشنودى ذات پاک اوست، و امیرمومنان امام على علیه السلام مردى که براى رضاى خدا چنان در جبهه جنگ شمشیر مى ‏زند و پایمردى نشان مى ‏دهد که هیچ پهلوانى را یاراى مقاومتش نیست، در نیمه ‏هاى شب چنان اشک مى ‏ریزد و بدرگاه خداوند زارى و سرانجام به حالت اغماء مى ‏افتد، گوئى که ترسوتر از او یافت نمى ‏شود و به گفته شاعر عرب: «جمعت فى صفاتک الاضداد»؛ یعنى: صفات متضاد در شخص تو ـ امیرالمۆمنین على علیه السلام ـ جمع شده.

آرى او به هنگام خشم بر دشمنان خدا قاطع ولى در مقابل کودک یتیم آنقدر متواضع و مهربان بود که در برابر طفل یتیم روى خاک مى ‏نشست، دست مرحمت بر سر او گذاشته و آه مى‏ کشید و مى‏ فرمود: بر هیچ چیزى مثل کودکان یتیم آه نکشیده ‏ام. چنانکه در وصیتنامه باشکوه خود فرمود:

«اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیْتَامِ فَلَا تُغَیِّرُوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا تضیعوا [یَضِیعُوا] بِحَضْرَتِکُمْ فَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ یَقُولُ مَنْ عَالَ یَتِیماً حَتَّى یَسْتَغْنِیَ أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِذَلِکَ الْجَنَّةَ کَمَا أَوْجَبَ اللَّهُ لِآکِلِ مَالِ الْیَتِیمِ النَّار؛ (بحارالأنوار، ج ‏۴۲، ص ۱۹۹)

درباره یتیمان از خدا بترسید. مبادا که گرسنه بمانند و در جمع و جامعه شما تباه شوند من از پیامبر خدا شنیدم که مى فرمود: اگر کسى یتیمى را، تا آنجا که بى نیاز شود، سرپرستى کند خداوند به پاداش این کار، بهشت را بر او واجب مى کند. چنانچه اگر کسى مال یتیم را بخورد، خداوند- سوختن در- آتش را بر او واجب مى فرماید.

و در جای دیگری فرمود:

«مـا مِنْ مُۆْمِنِ وَ لا مُۆْمِنَةٍ یَضَعُ یَدَهُ عَلى رَاءْسِ یَتیمٍ تَرَحُّماً لَهُ اِلاّ کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِکُلِّ شَعْرَةٍ مَرَّتْ یَدُهُ عَلَیْها حَسَنَةً؛ (بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۴)

هـر مـرد و زن با ایمانى که از دلسوزى و مهر دست نوازش بر سر یتیمى بکشد، خداوند رحمان به هر تار مویى که از زیر دست او بگذرد برایش ثواب مى نویسد.

علی را حلال کنید
روزى در کوچه‏هاى کوفه به تنهائى راه مى ‏رفت، همانند همه مسلمین در کمال سادگى با نرمى و آرامش و همه‏ جا را زیر نظر داشت، چون مسئول بود و نقش رهبریت جامعه را ایفا مى ‏کرد، در راه زنى را ملاحظه فرمود که مشک آب بر دوش و ازنفس افتاده، به آرامى نزدیک آمد و آن زن را خسته و رنجیده خاطر یافت، مشک آب را بدوش گرفت تا زن مقدارى استراحت کند، در راه جویاى احوال آن زن شد؟ زن عرضه داشت: شوهرم در یکى از جنگها در سپاه على بن ابى طالب شهید شد، حال من و چند کودک یتیم، بدون سرپرست مانده و آهى در بساط نداریم.

امام على علیه السلام برگشت و آن شب را تا سپیده صبح به ناراحتى گذراند. صبح زنبیل طعامى با خود برداشت و به طرف خانه زن روان شد. بین راه، کسانى از حضرت درخواست مى کردند زنبیل را بدهید ما حمل کنیم .

حضرت مى فرمود:

-  روز قیامت اعمال مرا چه کسى به دوش مى گیرد؟

به خانه آن زن رسید و در زد. زن پرسید: کیست ؟

حضرت جواب دادند:

کسى که دیروز تو را کمک کرد و مشک آب را به خانه تو رساند، براى کودکانت طعامى آورده ، در را باز کن!

زن گفت: خداوند از تو راضى شود و بین من و على بن ابیطالب خودش حکم کند.

حضرت وارد شد، به زن فرمود: نان مى پزى یا از کودکانت نگهدارى مى کنى؟

زن گفت: من در پختن نان تواناترم، شما کودکان مرا نگهدار!

زن آرد را خمیر نمود. امام على علیه السلام گوشتى را که همراه آورده بود کباب مى کرد و با خرما به دهان بچه ها مى گذاشت. با مهر و محبت پدرانه اى لقمه بر دهان کودکان مى گذاشت و هر بار مى فرمود:

از خدا بخواهید که على را ببخشد.

خمیر که حاضر شد امیرمۆمنان علیه السلام تنور را هیزم کرد و شعله ور ساخت و چهره مبارک خود را نزدیک مى ‏آورد و به خود خطاب مى ‏کرد: یا على آتش دنیا را مى بینی چه سوزان است! بدان که آتش آخرت بسیار سوزان ‏تر است.

در این میان یکى از زنان همسایه که امام را می شناخت، وارد شد و به مادر کودکان نهیب زد: واى بر تو! می دانى این آقا کیست؟! این پیشواى مسلمین و زمامدار کشور، على بن ابى طالب علیه السلام است .

زن که از گفتار خود شرمنده بود با شتاب زدگى گفت: یا امیرالمۆمنین! از شما خجالت مى کشم، مرا ببخش !

اما حضرت با تواضع و فروتنى زیادى فرمودند: شما ببخشید که تا کنون مشکلات شما را حل نکرده بودم، از درگاه خدا بخواهید که على را مورد عفو و بخشش خود قرار بدهد. (بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۵۲)

فرزندانم بیایند
عصر خلافت امام على علیه السلام بود. مردى ایرانى از همدان و حلوان (شهرى نزدیک بغداد) مقدارى عسل و انجیر براى امیرالمۆمنین علیه السلام در کوفه آورد.

امام هماندم دستور داد کودکان یتیم را حاضر نمایند. کودکان یتیم را حاضر نمودند، آن حضرت سر مشکهاى عسل را در اختیار آنها قرار داد تا از آن عسل ها بخورند، سپس آن عسل را در میان ظرفها ریخت و بین مردم تقسیم نمود. به حضرت اعتراض کردند که چرا اجازه مى دهید یتیمان خود از سرظرف ها بخورند؟ حضرت فرمود:

« ان الامام ابوالیتامى و انما العقتهم هذا برعایة الاباء ؛ امام پدر یتیمان است و باید به عنوان پدر به فرزندان خود اجازه چنین کارى را بدهد تا آنان احساس یتیمى نکنند. (بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۲۳)

هم سیر و هم خندان
قنبر مى گوید: روزى امـام عـلى عـلیه السّلام از حال زار یتیمانى آگاه شد، به خانه برگشت و برنج و خـرمـا و روغـن فـراهـم کـرده در حـالى کـه آن را خـود بـه دوش کـشـیـد، مـرا اجـازه حمل نداد، وقتى بخانه یتیمان رفتیم غذاهاى خوش طعمى درست کرد و به آنان خورانید تا سیر شدند.

سـپـس بـر روى زانـوهـا و دو دسـت راه مـى رفـت و بـچـّه ها را با تقلید از صداى بَع بَع گوسفند مى خنداند،

بچّه ها نیز چنان مى کردند و فراوان خندیدند.

سپس از منزل خارج شدیم. گفتم : مولاى من، امروز دو چیز براى من مشکل بود.

اوّل : آنکه غذاى آنها را خود بر دوش مبارک حمل کردید.

دوم : آنکه با صداى تقلید از گوسفند بچّه ها را مى خنداندید.

امام على علیه السّلام فرمود:
اوّلى براى رسیدن به پاداش،  دوّمـى بـراى آن بـود کـه وقـتـى وارد خـانه یتیمان شدم آنها گریه مى کردند، خواستم وقتى خارج مى شوم، آنها هم سیر باشند و هم خندان. (شجره طوبى ص ۴۰۷ ؛ دُرَرُ المطالب)

مایه غبطه یاران
آری این رفتار ولیّ خدا و امیر مسلمین است با یتیمان جامعه اش. او پدری مهربان بود که چنان محبتی بر آنان روا می داشت که دیگران بر آن غبطه می خوردند. چنانکه ابوالطفیل مى گوید: روزى دیدم على علیه السلام یتیمان را به حضور خود خواست، سپس چنان به یتیمان تفقد و مهربانى مى کرد و به آنها عسل مى خوراند که بعضى از اصحابش تمنا مى کردند که اى کاش ما نیز یتیم مى بودیم ] تا مورد توجه و لطف حضرت واقع مى شدیم[.(بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۲۹)

منابع:
آخرین دیدار، نادر فضلی.
داستانهایى از امام على علیه السلام، حمید خرمى.
الگوهاى رفتارى امام على علیه السلام، جلد اول، محمّد دشتى.
۱۰۰۱ داستان از زندگانى امام على علیه السلام، محمدرضا رمزى اوحدى.
امام علی علیه السلام خورشیدی در افق بشریت، سید محمد حسینی شیرازی.
هزار حدیث از امیرالمۆمنین علیه السلام در هزار موضوع، پژوهشکده تحقیقات اسلامی.

 

© بازنشر مطالب یورفان تنها باذکر منبع، مجاز میباشد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

ارسال به کلوب ارسال به فبس بوک ارسال به گوگل ارسال به فرند فید ارسال به فرند فید

 

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 35
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 31
  • بازدید ماه : 40
  • بازدید سال : 89
  • بازدید کلی : 652